درباره شبهاتی که وارد نمودید
1- کشتن شعرا، نزول سوره مربوطه و تعطیل کردن بازار عکاذ ؟ مطلبی درین باره یافت نشد، بازار عکاذ حتی سال ها بعد از پیامبر پابرجا بود. سوره شعرا مکی می باشد و در زمان ضعف پیامبر نازل شده
درباره اینباره احتمالا کلا مطلب کذبی خوانده اید!
2- اما قتل در ماه حرام : در سریه عبدالله بن جحش، پیامبر برای زیرنظر داشتن کاروان قریش اصحاب را فرستاد، اما آن ها به کاروان حمله و یک نفر را کشتند، نبی ناراحت شدند، به ایشان گفت: به خداوند سوگند دستور به جنگ در ماه حرام نداده بودم. پیامبر اعتنایی به اموال و اسراء نکرد و چیزی نگرفت ، بین مردم مدینه اختلاف افتاد، تا اینکه آیه بقره 217 نازل گردید
3 - ماجرای جنگ بدر و بستن آب: اگر محمد و یارانش آب بر کافران بستند و باعث شدند آنها به حالت تشنگی بیفتند و در آن حال جان دهند، خطایی بزرگ انجام و عقوبتی بزرگتر در انتظارشان هست!
سعی میکنم باورهایم را صحیح و زیبا گردانم، اگر از نبی ص یا هر بت انسانی دیگر در امروزه، کردار اشتباه دیدم، نخواهم پذیرفت، سعی می کنم با جرات بگویم فلانی ( هر کس که بود من جمله محمد) اشتباه کرد.
تا پندار نیکی نداشته باشی، نمی توانی گفتار و کردار نیکی هم داشته باشی (باور زرتشت)
در جنگ صفین نیرو‌های معاویه شریعه آب را گرفتند و مانع برداشتن آب شدند، علی ع دستور دادند شریعه را بگیرند، حمله کردند و راه آب را باز کردند، آنان گفتند: حالا ما مانع آنها می‌شویم، فرمودند: اگر چنین کنید چه فرقی بین شما و آنان خواهد بود؟
در جریان عثمان، آنچه پیش آمد منع آب از سوی محاصره‌کنندگان بود ولی امیرمؤمنان با این کار مخالفت کرد و حتی مشک آبی به خانه عثمان فرستاد.
بنابرنقل مشهور جنگ بدر نصف روز بطول انجامیده و زمان استقرار تا جنگ مسلمانان حداکثر 2 روز طول کشیده (ویکی پدیا و المغازی و ابن هشام)
ورود امام حسین به کربلا 2 محرم بوده
نقل مورد اختلاف، عمل به موضع گرفتن در کنار یکی یا چند تا از چاه های بدر و پر کردن بقیه بوده که (المغازی و ابن هشام). در همین المغازی جای دگر آمده: کافران آمدند از آب چاه بنوشند، نبی فرموده اجازه دهند.
محققان متاخری چون مرتضی عاملی کلا اصل این قضیه را نپذیرفته اند و راویان از خاندان فرد پیشنهاد دهنده (حباب بن منذر) در عهد تدوین این روایات را موثر در جعل می دانند
این کتب تاریخی در قرن سوم هجری قمری نگاشته شده بیش از 200 سال بعد از جنگ بدر!
مفسرین طبق آیات بر خلاف مورخین می گویند اصلا اینطور نبوده، مشرکین بر آب مسلط شدند، بعضی مسلمانان شب جنب شدند و بارانی آمد تا بتوانند پاک شوند!
4 – درباره قطع نخل های بنی نضیر
در اصول کافی و دیگر کتب معتبر حدیث از نبی ص: رسول الله زمانی که قصد داشت لشگری را برای جهاد اعزام کند، به آنها می گفت...مثله ننمایید و خیانت نکنید و پیرمردان، کودکان و زنان را نکشید و درختی را قطع نکنید، مگر در ضرورت
بطور کلی در اسلام از آتش زدن درختان نخل و زراعت و ... نهی شده است. بنظر در فقه قطع درخت مثمر حرام ست!
بنی نضیر خیانت کرد، پیامبر ص ازشان خواست از مدینه کوچ کنند، قبول نکردند و داخل قلعه خود پناه گرفتند، مسلمانان محاصره اشان کردند، نقل مشهور آنست که 25 روز محاصره طول کشید
در المغزی آمده: رییس بنی نضیر می گوید غذا برای یکسال داریم... گمان نمی کنیم محمد بتواند یک سال به محاصره ما ادامه دهد
آنچه روی داده، روند اسلام نیست، فقط به حکم اضطرار و استثناءا روی داده
در مَثَل عالم غیب، آن را مشابه آتش زدن چوب و علف جلوی خانه مار، برای به طعمه انداختن آن می دانند
عمل اشتباهی صورت گرفته به حکم اضطرار!
5- درباره بردگی گفتید که نبی ص باید بر می انداخت، در طی 10 سال ناممکن بود، اما بعد از ائمه اطهار علیهم السلام به آزاد کردن بندگان اهتمام ورزیدند و آن را جزء سنت های حسنه قرار دادند!
برده داری در آمریکا حدود سال 1850 به بعد برای اولین بار ممنوع شد، یعنی حدود 1200 سال بعد اسلام! مردم توانایی هضم این تغییرات را نداشته اند
حق گرفتنی ست نه دادنی!
6- اما گفته اید اسلام هیچ سودی ندارد، اینطور نیست! به حکم تجربه متوجه شده ام، انسان های متدین عامی بدون وصل به مراکز قدرت، انسان های قابل اعتمادتر و بهتری بطور میانگین نسبت به دیگر گروه ها هستند! من اگر انسان متدینی کاسبی هنگام خرید جنسی ببینم، مطمئن شوم تزویر نیست، اعتماد بیشتری میکنم،
احکام فردی مشکلی ندارند، از نظر اجتماعی مشکل زا شده است!
7- اما گفته اید نبی ادعای معصومیت نموده یا قران...!
پیروان و محبان یک فرد، برای آن فرد تقدس می آفرینند، تصور و هاله ای از ابهام و دست نیافتنی بودن برای او ایجاد می کنند! نبی ص خود چنین ننمود!
قران کجا گفته که ورای زمان و مکان هستم؟
مغز انسان وقتی دچار سوگیری شود، ناخودآگاه افکار متضاد با آن را فیلتر می نماید، همچنین تمایل به مطلق نگری، سیاه یا سفید کامل دیدن دارد، علی الخصوص درباره اشخاص دارای تقدس
از ملکوت می فرمایند:
مثبت های سیره نبی و قران را بنگرید، منفی و اشتباهات به زعم خودتان همینطور، وزن هر کدام بسنجید بر مبنای آن تصمیم گیرید. تمام. والسلام
----
انسان ها امروزه بسیار لطیف تر از 1400 سال پیش شده اند، تنازع بقا پررنگ تر از همزیستی مسالمت آمیز چون امروز بود! در گذشته، شمشیرزنی از نوجوانی می آموختند، یاد می گرفتند چون اگر نمی دانستند ممکن بود کشته شوند! با امروزه خیلی تفاوت داشت!
انسان با مطیع بودن از پیامبران، بسیار اوضاع بهتری می توانستند داشته باشند، چون کودکی بوده اند که ملکوت در عربستان سعی نموده با ترساندن و حتی رعب آن ها را کنترل و مطیع نماید.
شما افغانستان را بنگر! اهل مذاکره نیستند، راه صلح بلد نیستند، فقط با قدرت و خشونت قابل کنترل هستند، آمریکا میلیاردها دلار هزینه کرد، بیش از یک دهه، تا در این کشور دموکراسی ایجاد نماید، فرهنگشان را تغییر دهد، اما نتوانست، تغییر فرهنگی با یک دهه ناممکن ست! طالبان مورد حمایت اکثریت افغانی ها هست وگرنه این همه سال دوام نمی آورد و روی کار نمی امد!
عربستان آن زمان بسیار بدتر از افغانستان امروز بوده!
