مجید نواندیش : به امیرالمومنین گفته شد «اهل
عراق را جز شمشیر اصلاح نمیکند.» در خطبه 62 نهج البلاغه ایشان گفته: من می
دانم شما به شمشیر]
کنایه از ایجاد فضای رعب و ترس[ به در اصلاح آیید اما من برای اصلاح شما خود را به فساد
نمی افکنم. عبارت پرمعنی است شایسته اندکی تامل. برای اصلاح مردم از زور نمی توان
استفاده کرد.
طغی در لغت به
معنای زیاده روی و از
حد درگذشتن می باشد. حکومت طاغوت حکومتی است که طغی و طغیان کرده باشد. اما از حد
در گذشتن یعنی چه؟ یکی از انواع طغی بنظر من، زیاده روی کردن از حدود خداوند در
دین می باشد. احکام اسلام دو گونه است، یک: قضایی دارای تنبیه دنیوی همچون دزدی،
قتل. دوم: مبتنی بر اختیار انسان. انسان در انجام آنها مختار بوده و کنترل هم با
تشویق و تنبیه (وعده بهشت و جهنم) صورت می گیرد. سلب اختیار در این گونه احکام حکم
طغی دارد. اگر کسی آمد برای احکام اختیاری مثلا حجاب مجازات دنیوی گذاشت، زیاده
روی و طغی کرده است. بواقع طغی سلب اختیاری است که خداوند به ما داده. در اینحالت
طرف بجای خداوند حدود مشخص می نماید و آن را زیاد می کند. شاهد این ادعا این است
که در قران دعوت به توحید در کنار دستور به اجتناب از طاغوت آورده شده است. در نحل
36 آمده است در
میان هر امتی رسولی را برانگیختیم .(تا بگوید ) خدا را بپرستید و از طاغوت
بپرهیزید
شرط بهشت و
جهنم اختیار است. کسی با جبر به بهشت یا جهنم نمی رود. آیا بنظر شما انجام واجبات
و محرمات با اجبار فرد را سزاوار بهشت و جهنم می کند؟ طبق این دیدگاه برای حجاب
اجباری هیچ ثوابی وجود ندارد.
نمونه روشن
حکومت طاغوت، فرعون در زمان موسی بود که بارزترین صفت آن ظلم و ستم فراوان به مردم
علی الخصوص بنی اسرائیل بود. بواقع حکومت های استبدادی و دیکتاتوری مصداق بارز
حکومت های طاغوت می باشند. حکومت های زیادی در طول تاریخ ادعای اسلامی بودن داشته
اند، حکومت های بنی امیه، بنی عباس و ...، اما ما خودمان می گوییم اسلامی نبوده
اند. جمهوری اسلامی هم همینطور، بواقع از مصادیق حکومت طاغوت می باشد. بنی امیه و
بنی عباس هم از نسل خویشاوندان پیامبر بوده اند. بر خلاف تصور ما در اجرای دستورات
اسلام و فقها هم کوشا بوده اند. نماز جماعت ها به پا بوده است، احکام فقها جاری
بوده است. قرن ها در طول تاریخ اسلام حکومت عنوان خلافت اسلامی داشته
است. اما اسلام
برای آنها فقط ابزار حفظ قدرت بوده است. به ما عموما بخاطر سنی بودن این حکومت ها
فقط فسادها و خطاهایشان را می گویند. اما اگر منصفانه به تاریخ نگاه کنیم می بینیم
این ها به ادعای خودشان اسلامی و در حال پیاده سازی احکام اسلام بوده اند، اتفاقا
به اجرای احکام هم اهتمام زیادی داشته اند. مسئله اینجاست که در تاریخ ازین حکومت
ها بدنامی بجا مانده است و ما فقط عمدتا بدنامی های آنان را می شنویم. از جمهوری
اسلامی هم در تاریخ بدنامی باقی می ماند. از طرف دیگر به گواه تاریخ، ادیان مسیحی، یهودی،
زرتشتی و ... را کافران به فساد نکشاندند. اتفاقا خود مبلغان و روحانیون مذهبی این
ادیان سبب لجن مال شدن و فساد این دین ها در طول تاریخ گشته اند. این اتفاق برای
اسلام هم افتاده است.