مجید نواندیش : حج را برای مسلمانان بغیر از ساکنان عربستان حرام می گردد،
چون حافظ مناسبی از بیت الله حرام نبودند. این نعمت از آنان گرفته می شود. چون در
وقوع حوادث منا عمد داشتند و شیطنت کردند.
مکروا
و مکر الله و الله خیر الماکرین
این
درخواست نیروهای شر بود و بصورت دائم تقاضا
دادند. داده شد اما
مشروط تا وقتی که عربستان از تفرقه اندازی دست بر اندازد و در جهت حفظ وحدت
مسلمانان بکوشد.
نماز آیات وقتی لازم و
ضروری می باشد که فرد دچار ترس و وحشت بشود.
یک زمانی مردم دلیل کسوف و خسوف را نمی دانستند، دچار ترس و وحشت می شدند.
برای همین آن موقع لازم بود نماز آیات بخوانند. اما دیگر مردم دچار ترس و وحشت نمی
شوند ، لذا لازم نیست. اما بعد از زلزله، طوفان های بزرگ ، سیل افرادی که دچار ترس
و وحشت می شوند لازم است که نماز آیات بخوانند بلکه آرامش پیدا کنند.
اما درباره عده و صیغه.
صیغه کماکان مجاز است. اما متاسفانه عده ای از آن متاسفانه اسباب خود فروشی، جنده
خانه درست کردن قرار داده اند. عده بدون دخول یا با دخول کماکان لازم و ضروری است.
می تواند مدت آن 3 ماه نباشد و تغییر داده شود. اما رعایت آن کماکان لازم و ضروری
است. حداقل مدت صیغه یک ماه قرار داده می شود. کمتر مجاز نیست. مردان متاهل مجاز
به صیغه کردن نمی باشند. اینکه اذن پدر برای دختر لازم است یا نه؟ اظهار نظر نمی
کنند ترجیح میدهند کماکان محل اختلاف باقی بماند. گرفتن مهریه و مبلغ در قبال صیغه
کماکان مجاز می باشد. هدف از صیغه کمک به افرادی می باشد که در ازدواج کردن ناتوان
می باشند. یک هدف عده فهمیدن بچه دار شدن یا نشدن با دخول بوده است که امروزه با
روش های نوین به سرعت قابل تشخیص می باشد. اما هدف های دیگری هم داشته است و برای
همین لازم است که رعایت گردد.
خمس نصف آن سهم امام است.
نصف آن سهم سادات است. بنظر من همانطور که قبلا اشاره کردم مبحث خمس و سهم امام از
امام هفتم به بعد بطور جدی مطرح شد. از زمانی که امامان تحت فشارهای شدید حکومتی
قرار گرفتند و از نظر مالی دچار مضیقه شدند. همچنین شیعیان هم دچار مضیقه شدند.
درباره سهم سادات هم گفته اند چون به سادات صدقه حرام است برای آنان خمس را قرار
داده اند. در حالیکه امروزه دیگر سادات و غیرسادات ندارد، همه اشان صدقه و کمک
دریافت می کنند. پس از این نظر خمس نصف آن بی معنی شده است. شخص به تفکیک بین
سادات و غیرسادات اعتقادی ندارم و آن را تبعیض نژادی می دانم. اکنون هم دیگر در
مضیقه مالی نیستند. بنابراین خمس را بی معنی می دانم.
احتمالا فرشته و ملائکه می
گویند تقریبا درست است، تقریبی، درست و غلط دارد.
زکات هم، همه چیز برای خودش
زکات دارد. علم زکات دارد. وقتی یک نفر عالم شد به توانایی رسید که بتواند از علم
خودش ببخشد، زکات دارد و از علم خود به دیگران بهره باید برساند. درباره مال هم
همینطور است. وقتی فرد به توانگری و بی نیازی رسید و از نظر مالی جزء رتبه های
بالای در آمدی قرار گرفت، واجب است که زکات دارد و به مساکین و فقرا پول خود را
ببخشد. اما زکات را بر 9 چیز واجب کرده اند. تصور می کنم آنها بواقع نشانه های
توانگری در آن زمان بوده است. مسئله اینجاست که انسان دارای طمع می باشد. هیچوقت
خود را از نظر مالی بی نیاز و توانگر احساس نمی کند. برای همین باید نشانه هایی
برای این بی نیازی و توانگری ذکر کنند که افراد بدانند از کی زکات بر آنها واجب می
شود. الان می توان گفت کسانی که جزء دهک های بالای درآمدی هستند و مثلا درآمدی
بالای مقدار x تومان دارند
موظف هستند که زکات دهند.
دریافت پول ، کالا و ...
تحت هر عنوانی هدیه و ... بابت خواندن نماز واجب مثلا بصورت امام جماعت و ....
مبطل نماز واجب بوده و آن نماز باطل می باشد. این حکمی است که صادر می شود و شوخی
بابت آن وجود ندارد. نیت نماز واجب باید خالص و کاملا قربه الی الله باشد. ایجاد
هر گونه شبهه ناخالصی در نیت آن سبب باطل شدن آن نماز می باشد. اصلا برای نماز
واجب دریافت کردن پول بی معنی است. اگر واجب است دیگر چرا باید پول دریافت کرد؟ تحت
هر عنوانی؟ اگر برای خدا خوانده می شود. پول دریافت کردن بابت آن و پول پرداخت
کردن بابت آن بی معنی است فرقی هم نمی کند آن نماز در جایگاه امام اقامه گردد یا
ماموم. از این نظر فرقی بین امام و ماموم نیست. هر دو در حال عبادت و بجا آوردن
واجب پروردگار هستند.
حکم اهل بیت درباره زیارت
قبور ائمه این است: امامان شرم حضور از مردم دارند. آنها در زندگی خود در چنین
مکان های پر زرق و برق و اشرافی زندگی نکرده اند که حالا بعد از مرگ برایشان چنین
مکان هایی بسازند. امامان بابت ساختن چنین مقبره هایی برایشان، از مردمی که حضورشان
می رسند شرم دارند. لذا تا وضع مقبره ها بدین صورت است منع می کنند که مردم حضور
پیدا کنند. امامزاده ها در هر شهر و روستا که ساخته اند بواقع بتخانه های جدیدی
است که برافراشته اند و ساخته اند. متاسفانه مایه شرم است.
اما درباب احکام تبعیض آمیز
درباره زنان در اسلام و علت آن. اگر زنان سنتی جامعه قدیم که در اجتماع حضور
نداشتند، را از نقل عقل و خرد با زنان اصطلاحا امروزی جامعه که در جامعه حضور فعال
دارند متوجه می شویم تفاوت بسیار زیادی بین زنانی که به هر نحوی در جامعه حضور
پیدا می کنند با زنان سنتی خانه دار قدیمی وجود دارد. شخصا این تفاوت را دیده ام و
احساس کرده اند. از نظر خرد و درک و بینش بین این زنان تفاوت قابل محسوسی وجود
دارد. علت سخنانی که درباره زنان گفته اند و احکام تبعیض آمیز همین می باشد. در
گذشته در قرون گذشته، زنان را در خانه ها نگه می داشته اند. زنان کمی امکان و
اجازه حضور در اجتماع را پیدا می کرده اند. به همین دلیل زنان نسبت به مردان که در
اجتماع حضور پیدا می کرده اند از نظر سطح درک و بینش تفاوت محسوسی داشته اند و
مردان برتر از زنان بوده اند. از این تفاوت سطح درک و بینش به همان عقل و خرد نام
برده اند ولی منظور همین تفاوت سطح درک و بینش می باشد. با توجه به اینکه امروزه
زنان در اجتماع حضور پیدا کرده اند و دیگر هم رده مردان تقریبا شده اند. احکام
تبعیض آمیز درباره زنان لغو می گردد. اما ملائکه و فرشتگان کماکان معتقدند که ارث
زنان باید نصف و کمتر از مردان باشد. بدلیل اینکه مردان به تمکن مالی بیشتر از
زنان نیازمند هستند.
در زمانی به یک تور جنگلی
رفتم. در آن تور عموما آدم ها با شخصیت محسوب می شدند. شبانه جمعی از زنان و مردان
تور، دور هم جمع شدند و به مصرف مشروبات الکلی ، عرق پرداختند. شب اول من خوابیدم
و در جمعشون حضور نداشتم. صبح انتظار بدخوابی خماری ازشون داشتم. اما چنین چیزی
مشاهده نکردم. شب دوم تا اونجا که خستگی اجازه میداد سعی کردم در جمعشون حضور پیدا
کنم، بدون اینکه به مصرف مشروبات بپردازم. متوجه شدم با مصرف مشروبات الکلی دچار
بهجت هیجان و شادی می شوند. من ندیدم که در آنجا زنان و مردان از خطوط قرمز رد
شوند، با هم کارهای ناشایسته و رفتارهای ناشایسته بکنند. با هم شوخی واردی می
کردند، اما بی ادبی و خارج شدن از دایره ادب ندیدم. بعد از خوابیدن من متوجه شدم
که تعدادی از آنان شب به جنگل رفته اند و بهشان هم خوش گذشته است و شب در جنگل
خوابیده اند. همچنین صبح هیچ اثری از خماری درشون ندیدم و از یکیشون سوال کردم
مثلا خمار نیستی؟ گفت نه اصلا. من موقعی که در حضورشون بودم متوجه شدم به اندازه
خاصی و به اندازه لیوان های (فک کنم اصطلاحا پک ها) خاصی مصرف می کنند که مست نشوند
(یه همچین چیزی). هر کس میزان مقداری که می توانست مصرف کند را می دانست و در این
مورد مواظب بود. جمع شاد و صمیمی بوجود آمده بود. برای من سوال ایجاد شد؟ آیا
واقعا با این شرایط مصرف مسکرات ممنوع است؟ چرا باید ممنوع باشد؟ من موردی از
گناهان ظلم به خود، ظلم به دیگران در آن ندیدم. ملائکه و فرشتگان سوال کردم و به
من گفتند اجازه داری و سعی کن یکبار خودت مشروبات الکلی را مصرف کنی. این اجازه را
هنوز هم به من داده اند و من هنوز فرصت مصرف آن را پیدا نکرده ام. گفتند باید خودت
درک کنی قضیه چیست تا بفهمی. بعد از سفر و .... مدت ها که درباب این قضیه فکر می
کردم و ازشون مدام سوال می کردم؟ آخرش به من گفتند حکم جدیدی صادر می شود. بدمستی
ممنوع می شود (یه همچین چیزی). اما اینکه بدمستی چیست را یا باید یکبار خودت مصرف
کنی تا بفهمی، یا اینکه از مست ها و آنها که اهل مصرف مشروبات هستند بپرسی تا
بفهمی. چنین چیزی گفتند، مصرف کردن مشروبات و مسکرات تا آن قدر که فردا صبحت خراب
شود. تا آن قدر که نتوانی رانندگی کنی مشابه همان گذشته و احکام قبل می باشد. حرام
است و در این بابت شوخی و مزاحی نیست. اما به دلیل اینکه امروزه انسان ها قدرت خود
کنترلی بیشتری نسبت به گذشتگان پیدا کرده اند، اجازه مصرف مسکرات در باب درمانی،
مسائل مفید، و تا حدی که اصطلاحا به قول خود شرابخوارها، بدمستی پیش نیاید مجاز
است اما مکروه است. چون می تواند آمادگی و میل انسان به بدمستی و اعتیاد به الکل و
... را زیاد کند. من خودم شخصا با این مورد هنوز موافق نیستم. شاید یکبار مصرف
کردم موافق شدم J. بنظرم از نظر
حکمی می تواند مضرات بیشتری نسبت به خیرات آن داشته باشد. بواقع شر این حکم از خیر
آن بیشتر است برای همین الهی و حق محسوب نمی شود. واقعیت این است که در جمع های
خودمانی، مهمانی های مختلط و .... امکان خود کنترلی توسط انسان ها وجود ندارد.
همچنین این افراد آدم های باشخصیتی محسوب می شدند مواظب بودند. همه اینطور نیستند.
می گویم این حکم فعلا هنوز مصوب نشده است و خودم باهاش مشکل دارم. ممکن است باعث
گمراهی مردم شود. نیازمند بررسی بیشتری، تفکر بیشتر می باشد. ملائکه و فرشتگان می
گویند مجاز کردن به معنای تشویق کردن به مصرف نیست. کراهت دارد، بهتر است مصرف
نشود و اینکار صورت نگیرد. به نفع خود انسان ها است. به دلایلی که در معایب مسکرات
و .... قبلا مطرح شده است. تغییراتی روی داد، می گویند جزء استثنائات هست. جز در
موارد استثنایی مجاز نمی باشد. همچنین مکروه جدی شد. می گویند جزء ادات استثناء هست.
حالا یعنی چه؟ خودم هم هنوز نمی دانم؟
شخصا در گذشته یک تور دیگر
هم رفته بودم. در آنجا دیدم، الکل مصرف می کردند بعد می خوابیدند. یا مثلا شب مصرف
می کردند، آن قدر مصرف می کردند که اصلا نمی فهمیدند چه دارند می گویند، سخنان
شیاطین بر زبانشان جاری بود و با من صحبت می کردند. بعد تا ساعت 10 صبح فردا هم
خواب بودند که از نظر بنده قابل قبول نبود.
درباره ربا باید بگویم ربا
شخصی است نه سازمانی. نه اینکه گرفتن سود و بهره زیاد سازمانی و بانکی از نظر
اقتصادی خوب باشد. خوب نیست. اما به دین ارتباط ندارد. دین در حوزه فردی و تربیت
اخلاقی اشخاص می باشد. حرام شدن ربا بخاطر کنترل حرص و طمعی که در ربادهنده ایجاد
می شود و ایجاد ظلم به ناچار در ربا گیرنده حرام شده است. حکم جدیدی صادر می شود
قرض دادن اگر میزان سود آن به اندازه میزان تورم کمی بالاتر تعیین شود، ربا محسوب
نمی شود.