مجید نواندیش : در این پاره گفتار به سرعت و بطور خلاصه سعی می شود به پاره ای از شبهات پاسخ داده شود.
وضعیت هنگام وجود پیامبران با دیگر زمان ها دارای تفاوت می باشد. در این زمان یک جنگ و نبرد واقعی میان خیر و شر واقع می شود. برای ملائکه و شیاطین هر دو بعلت اینکه خیر را کاملا درست بدون منافع مادی و شخصی قادرند تشخیص دهند، هدف وسیله را توجیه میکند. ملائکه و بالتبع آن پیامبر با دستور ملائکه حق دارد با هر وسیله ای سعی کند به هدف خود که همان بسط و گسترس و پیروزی حق می باشد برسد. اما برای انسان ها هدف وسیله را توجیه نمی کند. چون مادی هستند، آغشته به منافع مادی ، خود خواهی ها و ..... می باشند. بنابراین برای ملائکه هدف وسیله را توجیه می کند و بالتبع آن دستوراتی به پیامبران می دهند که ممکن است از نظر ما قابل توجیه نباشد. دقت کنید که این جا هم واقعا جنگی روی میدهد، جنگی میان نیروهای خیر و شر که در آن عمدتا انسان ها خاکستری هستند و سردمداران اصلی نبرد عمدتا نیروهای غیبی می باشند.
قران عمده اش وحی بوده است. محمد رسول و بنده خوب خدا بوده است. محمد دارای قوه جنسی قوی بوده است، عرب بوده است، اما از نظر امروز ما دچار اشتباه شده است. دقت کنید که خداوند و ملائکه در زمینه امور خصوصی پیامبران دخالتی نمی کنند. درباره تعدد ازدواج پیامبر باید به این نکته اشاره کرد که در زمان عرب ولی دختر، دختر را تزویج می کرده است. یعنی بعضی مواقع اینطور بوده است که پدر دختر می آمده است به پیامبر و دخترش را به وی پیشنهاد می داده است. اگر پیامبر قبول نمی کرده است آن را مایه شرمساری خانواده و دختر و خود آن عربی می دانسته است.
درباره حکم ارتداد، حکم ارتداد بواقع تهدید و ارعابی است. ببینید وقتی یک نفر از دایره یک دین خارج شد ، دیگر از نظر حقوقی آن دین برای آن فرد تکلیفی نمی تواند بکند. اما در گذشته حقوق شناخته نشده بودند. اما هدف این بوده است که افراد وقتی که پیامبر است، معجزه را دیده اند، تجربه نبوی را چشیده اند، از دین خارج نشوند. خوب با وعده جهنم که دیگر این افراد به آن اعتقادی ندارند که قابل کنترل نبوده اند. بهشت و جهنم مبشرا و نذیرا بواقع است. ترغیب و تشویق کننده و انذار کننده است اما این دیگر سر مرتد فایده ای ندارد. لذا از حکم ارعاب فیزیکی استفاده کرده اند. گفته اند حکمش مرگ است. اما این فقط یک تهدید تو خالی بوده است. چون از نظر حقوقی دین حق تصمیم گیری درباره فرد خارج شده از آن محدوده را ندارد.
درباره جنگ های پیامبر، راهزنی، یک عمل عکس العملی بوده است. انها اموال اصحاب را ضبط کرده بوده اند به حرام. پیامبران حالت خاص می باشند. جنگ و مبارزه میان حق و باطل است. از نظر فرشتگان چون حق را تشخیص می دهیم و در تشخیص حق مشکلی نداریم، هدف وسیله را توجیه می کند. ولی برای شما انسان ها اینطور نیست. هدف پایدار شدن حق بوده است. پیروزی حق بر باطل بوده است. برای عیسی یک جور، برای محمد جور دیگر. ما فرشتگان مجازیم به هر وسیله ای به هدف برسیم اما شما انسان ها نه.
امام علی امام حسن و امام حسین هیچگاه شروع کننده جنگ در جنگ هایشان نبوده اند. وقتی از آنها سوال می شود چرا جنگ شروع نمی کنید؟ می گویند بخاطر پیمانی است که خداوند با پیامبران و اولیاء خدا بسته است. بنابراین شروع جنگ چیز خوشایندی نیست. مسلما در جنگ اول و راهزنی اصحاب پیامبر، اگر پیامبر با آنان بود اجازه چنین کاری به آنان نمی داد. وقتی که این اتفاق هم افتاد بلوایی در مدینه بپا شد و بعضی ها با کارشان مخالف بعضی ها موافق بودند. بنابه مصلحت خداوند و پیامبر با آیات قران از کار آن اصحاب حمایت کردند. بنابر نظر دکتر سروش، در آن زمان اعراب از نظر تاریخی به استراتژی حمله پیش دستانه معتقد بوده اند. اگر می خواهند به تو حمله کنند تو اول حمله کن.
درباره معجزات پیامبران [فرشته احتمالا] می گوید بعضی ها چون زنده شدن مردگان راست بوده. اما بیشتر آنها اسطوره سازی بوده است برای اینکه نام آنها در تاریخ بماند. راه ثبت نام ها در آن زمان اسطوره سازی بوده است.
هم اجنه هم فرشتگان می توانند رویا درست کنند. می گویند بر روی خلاقیت انسان هم اجنه هم موکل هر دو می توانند تاثیر بگذارند. بخاطر همان امکان تولید الهام و وسوسه (جرقه فکری) خیلی هم بر خلاقیت انسان نقش دارند. اینکه مثلا می گویند شراب اختراع شیطان بود و .... سر این مسئله است.
با امام ها ارتباط بسیار کم داشتیم، فقط در صورت لزوم، آنها آدم های شایسته بزرگوار بودند، ما [احتمالا فرشتگان] را دوست داشتن، مجاهد راه حق بودند، شهید محسوب می شوند، به آنها عملا اقتدا کنید. امام یعنی این، معصوم نبودند، غلو نکنید، چرت و پرت نگید، بزرگوار، اندیشمند بودن، آنها انسان وار زیستن، از تهمت زدن به آنها خجالت بکشید، آنها در زمانه خود در راه حق کوشیدن، اشتباهات علمی داشتن، بزرگوار بودن، ببخشیدشان تا از شما درگذرند، بر شما خشمگینند، مواظب باشید عذاب سراغتان نیاید، وای بر شما با ما چه کردید، ما انسان های شریفی بودیم، چرا اینقدر غلو کردید. چرا از ما بت ساختید، وای بر شما، بخدا از شما نمی گذریم. آبرو و حیثیت ما را بردید. وای بر شما. تا از ما نگذرید از شما نمی گذریم. شما را به عذاب الهی وعده می دهیم. حالا تماشا کنید. جبرئیلم، مردم بدانید و آگاه باشید ما را با آنانکه اهانت کردند شوخی کردند کاری نیست، اما از شما آخوندهای پست فطرت کثیف نخواهیم گذشت. شما را خالد می کنیم تا بفهمید نعوذ بالله خر کیست. پالون خر چیست. وای بر شما، تمام
امروزه حق حیات ، آزادی اندیشه این حقوق برای مردم برسمیت شناخته می شود کاملا. موظفند حاکمین رعایت کنند. ملائکه دخالتی در نوع حکومت نمی کنند.
آیه آفرینش آسمان و زمین در هفت روز، مربوط به یهودیان می باشد. هدف این بود که هفته ایجاد شود. یعنی شش روز کار کنند و یک روز استراحت. این طوری برای آدمیان بهتر بود.
هر پیامبری بخاطر مجاهدت ها، حق داشته است دعایی داشته باشد برای خودش که مستجاب شود. ابراهیم ماندن پیامبری در نسل خویش، پیامبر اسلام مودت و دوستی اهل بیتش، عیسی جاودانگی و موسی بزرگی قوم خویش را خواسته است. به همین دلیل است که یهودیان اینقدر قوی می باشند و بر دنیا مسیطر شده اند. این دعاها لزوما درست نبوده و باعث ایجاد مشکلاتی نیز شده اند.
حکمت وجود نیروهای شر در آفرینش این می باشد که جنگ، تنازع باعث رشد و بالندگی، سازندگی می شود. رشد، ساخته شدن در سایه جنگ و تنازع روی می دهد. روح ها در این تناع رشد می کنند پیشرفت می کنند. سیستم اینطوری پیشرفت می کند و بروز رسانی می شود.
ملائکه و اجنه بصورت آدم نمی توانند در بیایند، اما منظور از این موارد در قران، همان تاثیر گذاری بر ارواح آنان است بگونه ای که همان حرف های ملائکه و اجنه را می زنند.
وضعیت هنگام وجود پیامبران با دیگر زمان ها دارای تفاوت می باشد. در این زمان یک جنگ و نبرد واقعی میان خیر و شر واقع می شود. برای ملائکه و شیاطین هر دو بعلت اینکه خیر را کاملا درست بدون منافع مادی و شخصی قادرند تشخیص دهند، هدف وسیله را توجیه میکند. ملائکه و بالتبع آن پیامبر با دستور ملائکه حق دارد با هر وسیله ای سعی کند به هدف خود که همان بسط و گسترس و پیروزی حق می باشد برسد. اما برای انسان ها هدف وسیله را توجیه نمی کند. چون مادی هستند، آغشته به منافع مادی ، خود خواهی ها و ..... می باشند. بنابراین برای ملائکه هدف وسیله را توجیه می کند و بالتبع آن دستوراتی به پیامبران می دهند که ممکن است از نظر ما قابل توجیه نباشد. دقت کنید که این جا هم واقعا جنگی روی میدهد، جنگی میان نیروهای خیر و شر که در آن عمدتا انسان ها خاکستری هستند و سردمداران اصلی نبرد عمدتا نیروهای غیبی می باشند.
قران عمده اش وحی بوده است. محمد رسول و بنده خوب خدا بوده است. محمد دارای قوه جنسی قوی بوده است، عرب بوده است، اما از نظر امروز ما دچار اشتباه شده است. دقت کنید که خداوند و ملائکه در زمینه امور خصوصی پیامبران دخالتی نمی کنند. درباره تعدد ازدواج پیامبر باید به این نکته اشاره کرد که در زمان عرب ولی دختر، دختر را تزویج می کرده است. یعنی بعضی مواقع اینطور بوده است که پدر دختر می آمده است به پیامبر و دخترش را به وی پیشنهاد می داده است. اگر پیامبر قبول نمی کرده است آن را مایه شرمساری خانواده و دختر و خود آن عربی می دانسته است.
درباره حکم ارتداد، حکم ارتداد بواقع تهدید و ارعابی است. ببینید وقتی یک نفر از دایره یک دین خارج شد ، دیگر از نظر حقوقی آن دین برای آن فرد تکلیفی نمی تواند بکند. اما در گذشته حقوق شناخته نشده بودند. اما هدف این بوده است که افراد وقتی که پیامبر است، معجزه را دیده اند، تجربه نبوی را چشیده اند، از دین خارج نشوند. خوب با وعده جهنم که دیگر این افراد به آن اعتقادی ندارند که قابل کنترل نبوده اند. بهشت و جهنم مبشرا و نذیرا بواقع است. ترغیب و تشویق کننده و انذار کننده است اما این دیگر سر مرتد فایده ای ندارد. لذا از حکم ارعاب فیزیکی استفاده کرده اند. گفته اند حکمش مرگ است. اما این فقط یک تهدید تو خالی بوده است. چون از نظر حقوقی دین حق تصمیم گیری درباره فرد خارج شده از آن محدوده را ندارد.
درباره جنگ های پیامبر، راهزنی، یک عمل عکس العملی بوده است. انها اموال اصحاب را ضبط کرده بوده اند به حرام. پیامبران حالت خاص می باشند. جنگ و مبارزه میان حق و باطل است. از نظر فرشتگان چون حق را تشخیص می دهیم و در تشخیص حق مشکلی نداریم، هدف وسیله را توجیه می کند. ولی برای شما انسان ها اینطور نیست. هدف پایدار شدن حق بوده است. پیروزی حق بر باطل بوده است. برای عیسی یک جور، برای محمد جور دیگر. ما فرشتگان مجازیم به هر وسیله ای به هدف برسیم اما شما انسان ها نه.
امام علی امام حسن و امام حسین هیچگاه شروع کننده جنگ در جنگ هایشان نبوده اند. وقتی از آنها سوال می شود چرا جنگ شروع نمی کنید؟ می گویند بخاطر پیمانی است که خداوند با پیامبران و اولیاء خدا بسته است. بنابراین شروع جنگ چیز خوشایندی نیست. مسلما در جنگ اول و راهزنی اصحاب پیامبر، اگر پیامبر با آنان بود اجازه چنین کاری به آنان نمی داد. وقتی که این اتفاق هم افتاد بلوایی در مدینه بپا شد و بعضی ها با کارشان مخالف بعضی ها موافق بودند. بنابه مصلحت خداوند و پیامبر با آیات قران از کار آن اصحاب حمایت کردند. بنابر نظر دکتر سروش، در آن زمان اعراب از نظر تاریخی به استراتژی حمله پیش دستانه معتقد بوده اند. اگر می خواهند به تو حمله کنند تو اول حمله کن.
درباره معجزات پیامبران [فرشته احتمالا] می گوید بعضی ها چون زنده شدن مردگان راست بوده. اما بیشتر آنها اسطوره سازی بوده است برای اینکه نام آنها در تاریخ بماند. راه ثبت نام ها در آن زمان اسطوره سازی بوده است.
هم اجنه هم فرشتگان می توانند رویا درست کنند. می گویند بر روی خلاقیت انسان هم اجنه هم موکل هر دو می توانند تاثیر بگذارند. بخاطر همان امکان تولید الهام و وسوسه (جرقه فکری) خیلی هم بر خلاقیت انسان نقش دارند. اینکه مثلا می گویند شراب اختراع شیطان بود و .... سر این مسئله است.
با امام ها ارتباط بسیار کم داشتیم، فقط در صورت لزوم، آنها آدم های شایسته بزرگوار بودند، ما [احتمالا فرشتگان] را دوست داشتن، مجاهد راه حق بودند، شهید محسوب می شوند، به آنها عملا اقتدا کنید. امام یعنی این، معصوم نبودند، غلو نکنید، چرت و پرت نگید، بزرگوار، اندیشمند بودن، آنها انسان وار زیستن، از تهمت زدن به آنها خجالت بکشید، آنها در زمانه خود در راه حق کوشیدن، اشتباهات علمی داشتن، بزرگوار بودن، ببخشیدشان تا از شما درگذرند، بر شما خشمگینند، مواظب باشید عذاب سراغتان نیاید، وای بر شما با ما چه کردید، ما انسان های شریفی بودیم، چرا اینقدر غلو کردید. چرا از ما بت ساختید، وای بر شما، بخدا از شما نمی گذریم. آبرو و حیثیت ما را بردید. وای بر شما. تا از ما نگذرید از شما نمی گذریم. شما را به عذاب الهی وعده می دهیم. حالا تماشا کنید. جبرئیلم، مردم بدانید و آگاه باشید ما را با آنانکه اهانت کردند شوخی کردند کاری نیست، اما از شما آخوندهای پست فطرت کثیف نخواهیم گذشت. شما را خالد می کنیم تا بفهمید نعوذ بالله خر کیست. پالون خر چیست. وای بر شما، تمام
امروزه حق حیات ، آزادی اندیشه این حقوق برای مردم برسمیت شناخته می شود کاملا. موظفند حاکمین رعایت کنند. ملائکه دخالتی در نوع حکومت نمی کنند.
آیه آفرینش آسمان و زمین در هفت روز، مربوط به یهودیان می باشد. هدف این بود که هفته ایجاد شود. یعنی شش روز کار کنند و یک روز استراحت. این طوری برای آدمیان بهتر بود.
هر پیامبری بخاطر مجاهدت ها، حق داشته است دعایی داشته باشد برای خودش که مستجاب شود. ابراهیم ماندن پیامبری در نسل خویش، پیامبر اسلام مودت و دوستی اهل بیتش، عیسی جاودانگی و موسی بزرگی قوم خویش را خواسته است. به همین دلیل است که یهودیان اینقدر قوی می باشند و بر دنیا مسیطر شده اند. این دعاها لزوما درست نبوده و باعث ایجاد مشکلاتی نیز شده اند.
حکمت وجود نیروهای شر در آفرینش این می باشد که جنگ، تنازع باعث رشد و بالندگی، سازندگی می شود. رشد، ساخته شدن در سایه جنگ و تنازع روی می دهد. روح ها در این تناع رشد می کنند پیشرفت می کنند. سیستم اینطوری پیشرفت می کند و بروز رسانی می شود.
ملائکه و اجنه بصورت آدم نمی توانند در بیایند، اما منظور از این موارد در قران، همان تاثیر گذاری بر ارواح آنان است بگونه ای که همان حرف های ملائکه و اجنه را می زنند.