مجید نواندیش : اما کمی درباره نیروهای شر توضیح دهم. واقعیت این است که
اجنه قیاس می کنند. تصمیم به نافرمانی و شرارت می گیرند. خداوند قبول می کند. اگر
قبول نکند آنها قدرت و نیرویی پیدا نمی کنند. بواقع نیروهای خیر و شر تا حدی سعی
می کنند fair play برای امتحان بشر، برای سازندگی بشر، برای رشد و تعالی
انسان بازی کنند. هدف این بود اما نیروهای شر این را نمی دانستند. این که سیستم بسته است را نمی دانستند. اما
نیروهای خیر در قدرت هایشان تا حدی نیروهای شر را شریک می گردانند.
آیه 62 سوره اسراء دقت کنید شیطان به پروردگار می گوید:
[سپس]
گفت به من بگو اين كسى را كه بر من برترى دادى [براى چه بود] اگر تا روز قيامت
مهلتم دهى قطعا فرزندانش را جز اندكى [از آنها] ريشهكن خواهم كرد«62»
فرمود
برو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند مسلما جهنم سزايتان خواهد بود كه كيفرى تمام
است«63»
و
از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها
بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده و شيطان جز فريب به
آنها وعده نمىدهد«64»
دقت کنید پروردگار خود اجازه می دهد. قبول می کنند. اما
مشروط. شیطان تا روز قیامت مهلت می خواهد. اما خداوند می فرماید: بنابر تصریح آیات
قرآن خداوند این مهلت را به او میدهد: «قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ إِلى یَوْمِ
الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (سوره حجر 37، 38)
بده و بستان می کنند. نیروهای شر درخواستی می کنند شرط و
عملی که برای استجابت باید انجام دهند گفته می شود، از شری که باید دست بردارند و
کوتاه کنند مثلا چیزی می دهند، وقتی Deal را قبول کردند. خداوند عقوبت و
مجازات پیمان شکنی را به آنان می گوید که معمولا هم مورد اعتراض نیروهای شر قرار
می گیرد. اما دیگر Deal را قبول کرده اند. . دلیل اینکه بعد بهشان گفته می شود
این است که مختارند. شرط عقاب اختیار داشتن است. جالب است بدانید شاید عقوبت ،
عملی زشت و قبیح باشد که باید انجام دهند، مثلا چونان حیوانات عمل کنند. چیزی که
دوست نداشته باشند و برایشان خیر هم ندارد اتفاقا بیشتر آلوده و کثیفشان می کند.
وقتی کار به جای خطرناکی برسد. بعضی وقتها وعده عذاب می
دهند. دیگر از شرارت و کثافتکاری دست بر ندارند و اوضاع خراب شود. وعده عذاب می
دهند. در عذاب تر و خشک مردم می سوزند. گلچینی نیست. همه می سوزند. عذاب می تواند
بصورت غیبی انجام شود شاید چون گذشته، می تواند توسط خود انسان های دیگر صورت
بگیرد. هر دو حالتش ممکن است. اما نترسند،
باز هم به شرارت ادامه دهند، در خوشی خود غرق باشند و ادامه دهند. بگویند حالا یک
امتحان کوچولو. حالا چک کنیم، چک و چانه بزنند، ناامید از رحمت خداوند باشند و
برای عذاب نشدن مدام چانه بزنند، آنوقت برای آنان مهلت تعیین می شود. تاریخ تعیین
می شود.
هدف ساخت انسان ، ساخت انسان کامل بوده است. اول کمک و
امداد غیبی نیروهای خیر بسیار زیاد بوده است. اینطور لازم بوده است. بعد همینطور
این امداد و کمک کمتر شده است. پیامبر اسلام حضرت محمد فقط به روش انسانی مجبور
بود در بسط و توسعه حق بکوشد. معجزه آشکاری نداشت. اما همینطور که به هدف ساخت
انسان نزدیکتر می شده اند. برای شرها محدودیت ها بیشتر می شده است. چون دیگر هدف
نزدیکتر می شده است. اما از آن طرف دست غیبی کمک نیروهای خیر و امکانات کمتر می
شده است. نیروهای شر را در زمان پیامبر اسلام از دسترسی به آسمان های ششم و ...
باز داشتند. تعدادشان کمتر شد و تعدادی ایمان آوردند. در عوض مددهای نیروهای غیبی هم به انسان ها کمتر
می شود. دسترسی اشان به فهم آینده اتفاقات آینده و ... کمتر شد.
مثلا درباره خود من، دیگر چشم سوم ندارم. در دسترسی و وحی
به من نیروهای خیر و شر هر دو شراکت دارند. یک موقع اینها می آیند موقع بعد آنها
می آیند. بدل می زنند ، حیله گری، مکاری، فریبکاری می کنند. البته من فقط یه بنده خدا هستم. یک انسان معمولی با روح معمولی هستم.
نه دارای ظرفیت های بالای روحی پیامبران و ائمه می باشم.
می گویند روزهای سعد و نحس همین ها هستند، زمانی از آن ما، زمانی آن آنها، fairplay،
مکانی از آن ما، مکانی از آن آنها.
مثلا دستشویی مکان جریان شر، احتمالا حمام علی الخصوص
مکان جریان خیر می باشد. دستور ورود با پای چپ خروج با پای راست، هیچ فایده ای
برای انسان ندارد. هدف این بوده است که تشخیص دهند، دستشویی محل جریان شر می باشد.
سیستم بسته است چون شر را با شر می توان پاسخ داد، شر را با
خیر هم می توان پاسخ داد ، اما خیر را فقط با خیر می توان پاسخ داد. آنانکه منطق ریاضی بدانند، متوجه می شوند که این سیستم بسته است و پیروزی فقط از آن خیر خواهد بود. در سوره اسراء 81 داریم:
مردم همه لطف است. ناامیدی از رحمت خداوند، قنوط کردن امید از رحمت خداوند بزرگترین گناه کبیره است. هر چقدر گناه کرده اید، هر چقدر اشتباه کرده اید ، باید بدانید بزرگترین گناه کبیره و اول گناه کبیره ناامیدی از رحمت خداوند است. جهنم لطف است. پاک می کند و آمادگی بهشت رفتن را فراهم می کند. تلخ است اما دیگر لازم است بخاطر اعمال خود شما. همه اش لطف است و لطف است و لطف است و سودمند برای خود ما.
وَقُلْ
جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا ﴿۸۱﴾
و
بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است«81»
مردم همه لطف است. ناامیدی از رحمت خداوند، قنوط کردن امید از رحمت خداوند بزرگترین گناه کبیره است. هر چقدر گناه کرده اید، هر چقدر اشتباه کرده اید ، باید بدانید بزرگترین گناه کبیره و اول گناه کبیره ناامیدی از رحمت خداوند است. جهنم لطف است. پاک می کند و آمادگی بهشت رفتن را فراهم می کند. تلخ است اما دیگر لازم است بخاطر اعمال خود شما. همه اش لطف است و لطف است و لطف است و سودمند برای خود ما.