مجید نواندیش : در داستان سمبلیک و آموزشی آفرینش انسان در آیه 30 بقره
آمده است: هنگامي
كه خداوند مي خواست انسان را بيافريند، فرشتگان به او اعتراض كردند و آنها گفتند
كه اين انسان در زمين فساد ايجاد مي كند و خون مي ريزد (آيه 30 بقره). عبارت
قرانی آیه شامل عبارت یفسک الدماء به معنای ریختن خون ها می باشد. مفسرین یکی از
احتمالات این پیشگویی فرشتگان را بخاطر این می دانند که آدم نخستین مخلوق روی زمین
نبوده است. بلكه
پیش از او نیز مخلوقات دیگرى بودند كه به نزاع و خونریزى پرداختند، پرونده سوء
پیشینه آنها سبب بدگمانى فرشتگان نسبت به نسل آدم شد!
یکی
از افرادی که جزء موسسین شیطان پرستی محسوب می شود آلیستر کراولی می باشد. وی
نویسنده کتاب شریعت، کتاب مقدس آیین تلما می باشد. کراولی ادعا کرده است در کتاب
شریعت سخنانی را که آیواس نماینده خدای جنگ و انتقام به او وحی کرده، آورده است.
خدای جنگ و انتقام؟ دو بخش از فصل لوسیفر کتاب انجیل شیطانی نوشته آنتوان لاوی از
دیگر بنیان گذاران شیطان پرستی دارای عناوین زیر می باشد: روابط جنسی شیطانی، همه
خونخواران خون نمی مکند.
طبق
عقیده شیطان پرستان، شیاطین به ریختن خون بی گناهان حتی اطفال و نوزادان علاقه
دارند. همچنین به بی عفتی نیز علاقه مند هستند. این کارها را در اعمال سحرآمیز و
جادویی خود سبب قدرت گرفتن خود و یا احضار شیاطین قدرتمند می دانند. بنابراین جنگ
و خونریزی و سپس بی عفتی از جمله اهداف اصلی شرارت بار شیاطین درباره انسان ها می
باشد. وجه مشترک بین تمامی فرقه های شیطان پرستی تاکید بر خودپرستی است. همان صفتی
که شیطان بدان سبب رانده شد. احتمالا در این باره بعدا بیشتر صحبت کنیم.
در داستان آفرینش، خداوند در جواب اعتراض فرشتگان، به آنها نشان داد که انسان
توانایی های فراوان دارد؛ او قدرت یادگیری و علم آموزی دارد، از این رو می تواند
جانشین خداوند در روی زمین باشد[1]. بواقع بر روی قدرت یادگیری و علم آموزی انسان، عقل و
اندیشه انسانی تاکید گردید. بواقع سلاح ملائکه و خداوند در برابر شیاطین عقل و
اندیشه انسانی می باشد. در
اصول کافی در باب عقل آمده است که اولین چیزی که خدا خلق فرمود عقل است. بطور
خلاصه: شیاطین بدنبال شرارت و انجام اعمالی توسط انسان می باشند که واقعا برای
آنها مضر است. اما دین سعی می کند با رویکرد عقلانی جلوی شرارت های انسان ها و
موارد مضر برای آنها را بگیرد. بنابراین دین باید عقلانی و مطابق با عقل بنظر
بیاید. اما نه عقل یک نفر، عقل جمعی بشر. بطور مثال هیوم بعنوان یک نقاد جدی دین،
در کتاب تاریخ طبیعی دین، منشأ پیدایش توحید در میان بشر را «عقل» و پیدایش شرک را
ناشی از «ترس» (و برخی دیگر از غرایز) میداند[2].